فتوحات میرحسینیه!
بسیار مشاهده می شود که برخی با تطهیر از چهره آقای میرحسین موسوی، قصد قهرمان سازی و اسوه سازی از وی را دارند. هر چند مواردی که اشاره خواهد شد همگی قدیمی است و مفصل بحث شده است، اما لازم است جهت مقصود پست یادآوری شود:
الف. آقای میرحسین موسوی با مدرک کارشناسی ارشد معماری، از عنوان دکترا خلاف قانون استفاده کرده است و در رشته غیر مرتبط علوم سیاسی در دانشگاه تربیت مدرس که تنها دوره های تکمیلی دارد، تدریس کرده است و پایان نامه های تحصیلات تکمیلی را هدایت کرده است:
این نکته از فضائح بزرگ است و در همه دنیا موجب آبروریزی است که فردی را به خاطر سمت سیاسی که قبلا داشته است، جز هیات علمی در رشته غیر مربوط کرده اند.
ب. منزل مسکونی آقای موسوی طی یک فرآیند غیر شفاف و با کمک آقای هاشمی رفسنجانی به تصرف وی درآمده است:
ج. سرکار خانم رهنورد، قبل از آغاز دوره کارشناسی ارشد، در دانشگاه آزاد دانشجوی دکترا شده است و طی یک فرآیند عجیب و غریب دکترای خود را اخذ و سپس با همان مدرک تا استاد تمامی پیش رفته است (مدیونید اگر فکر کنید در ارتقا او رانتی در کار بوده است):
د. خانم کوکب موسوی، فرزند آقای موسوی طی یک فرآیند عجیب و غریب و با وجود دارا نبودن شرایط پذیرش، خارج از روال در دوره دکترا دانشگاه امیرکبیر پذیرش شده است (ظاهرا زیرپا گذاشتن ملاک های پذیرفته شده علمی در کسب عناوین دانشگاهی در این خانواده اپیدمیک است):
ه. خانم نرگس موسوی، فرزند دیگر آقای موسوی ظاهرا به حجاب طبق عرف متدینین پایبند نیست. البته این یک مساله شخصی است اما در پی رسانه ای شدن این موضوع، رسانه های حامی آقای موسوی سعی در سرپوش گذاشتن و معرفی برادرزاده ایشان به جای خانم نرگس موسوی داشتند که دورویی و دروغ گویی و عدم صداقت در مواجهه با مردم است.
(به علت این که تا حدی امر خصوصی است، از لینک گذاشتن صرف نظر می شود اما با سرچ کوچک صحت ادعای فوق قابل بررسی است)
و. خانم زهرا موسوی خامنه (با مدرک کارشناسی ارشد)، فرزند دیگر آقای موسوی به عضویت هیات علمی دانشگاه الزهرا درآمده است که تحت مدیریت خانم زهرا رهنورد بوده است. البته در این مورد نشانی از تخلف دیده نمی شود اما با توجه به موارد فوق و تخلف آکادمیک به شکل اپیدمیک در خانواده موسوی خامنه بررسی بیشتر جهت اطمینان از طی شدن روال قانونی لازم است.
موارد فوق تنها جهت یاداوردی بود که گوشه ای از تخلفات آقای میرحسین موسوی و وابستگان درجه اول ایشان مشخص شود. حالا سوال این است که آیا چنین شخصی می تواند مصداق یک فرد عدالت خواه باشد؟ کسی که خود و خانواده اش آلوده به رانت های حکومتی هستند، چگونه ادعا داشت با مفاسد مبارزه خواهد کرد؟ آیا صرف مخالفت با نتایج انتخابات و ایستادن مقابل آیت الله خامنه ای، دلیل کافی برای حمایت و طرفداری از فرد مذکور است؟ آیا چنین فردی شایسته رابطه محبت آمیز است (منظورم برخی حامیان ایشان است که صادقانه او را دوست می دارند و محبت وی را در قلب دارند)؟
ممکن است ادعا شود که تکلیف رقبای آقای موسوی هم روشن نیست و حتی وضع آنها بدتر است. فرض بگیریم همین گونه باشد، آیا تخلف دیگران جواز تخلف ایشان می شود؟ آیا این که در جمهوری اسلامی هزار فامیل فاسد وجود دارد، یعنی هیچ انتخاب دیگر غیر آنها جهت حمایت وجود ندارد؟
خلاصه آن که هنگام حمایت از ایشان، فتوحات وی جهت بهره برداری شخصی را هم در ذهن داشته باشید.
پ.ن.: حامیان آقای موسوی که بهشان برخورده است، قصد تنبه و دعوت به آگاهی است. پس سعی کنید با کظم غیظ ابتدا فکر و سپس پاسخ دهید.
